یکی از روشهای تحلیل تکنیکال و ترید در بازارهای مالی، استفاده از الگوهای هارمونیک است که به تریدرها اجازه میدهد تا فرصتهای معاملاتی جدیدی را برای کسب سود پیدا کنند. الگوهای هارمونیک در تشخیص روندهای قیمتی و پیشبینی حرکات آینده آن به تریدرها کمک میکنند، اما مثل هر استراتژی دیگری مزایا و معایب خاص خود را دارند و باید با آگاهی کامل از آنها استفاده کنید. به همین دلیل در این مقاله به بررسی نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در پراپ میپردازیم و با ویژگیهای این الگوها بیشتر آشنا میشویم. پیشنهاد میکنیم تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
📈 الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) الگوهای هندسی در نمودار قیمت هستند که از اعداد فیبوناچی (Fibonacci) برای پیشبینی حرکات قیمت یا برگشتهای احتمالی روند در آینده استفاده میکنند. تریدرها معمولاً از الگوهای هارمونیک برای بهینهتر کردن استراتژی معاملاتی و گرفتن تصمیمات بهتر درباره تریدهای خود استفاده میکنند. در واقع تریدرها با پیدا کردن الگوهای مختلف و به کار بردن اعداد دنباله فیبوناچی در آنها، سعی میکنند رفتارهای آتی قیمت را تخمین بزنند.
تفاوت اصلی الگوهای هارمونیک با الگوهای کلاسیکی مثل سر و شانه (Head and Shoulders) یا سقف دوقلو (Double Tops) نیز در همین موضوع است که حرکات الگوهای هارمونیک باید بر مبنای نسبتهای فیبوناچی باشد. به همین دلیل معمولاً الگوهای هارمونیک دقت بیشتری نسبت به الگوهای کلاسیک دارند و قواعد سختگیرانهتری برای شناسایی آنها وجود دارد.
🔢 نقش نسبتهای فیبوناچی در الگوهای هارمونیک
سطوح فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement) و گسترشی یا اکستنشن (Fibonacci extension) پایه و اساس الگوهای هارمونیک را تشکیل میدهند و به شناسایی نواحی احتمالی برگشت قیمت کمک میکنند. این نسبتها از دنباله اعداد فیبوناچی گرفته شدهاند و سطوحی را نشان میدهند که ممکن است قیمت نسبت به آنها واکنش نشان دهد. با استفاده از این نسبتها میتوانید نقاط ورود، حد سود و حد ضرر یا استاپ لاس معاملات خود را مشخص کنید.
کاربردیترین نسبتهای فیبوناچی در الگوهای هارمونیک عبارتند از:
نسبت فیبوناچی | ویژگی / کاربرد |
۳۸.۲٪ (۰.۳۸۲) | سطح اصلاحی متوسط |
۵۰٪ (۰.۵۰) | سطح اصلاحی روانشناختی، که جزو نسبتهای فیبوناچی نیست اما زیاد از آن استفاده میشود |
۶۱.۸٪ (۰.۶۱۸) | نسبت طلایی و یک سطح کلیدی در الگوهای هارمونیک |
۷۸.۶٪ (۰.۷۸۶) | سطح اصلاحی عمیق |
۸۸.۶٪ (۰.۸۸۶) | مورد استفاده در الگوهای خفاش (Bat) و خرچنگ عمیق (Deep Crab) |
۱۲۷.۲٪ (۱.۲۷۲) و ۱۶۱.۸٪ (۱.۶۱۸) | سطوح گسترش فیبوناچی برای تعیین تارگتهای قیمتی |
🔍 مزایا و معایب استفاده از الگوهای هارمونیک در پراپ
در الگوهای هارمونیک به دلیل استفاده از اعداد فیبوناچی و نسبتهای دقیق ریاضی، میتوان سطوح مهم قیمتی را با دقت خوبی تشخیص داد، اما این الگوها نیز مثل هر استراتژی تحلیلی دیگری نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند. استفاده از الگوهای هارمونیک برای شناسایی فرصتهای معاملاتی در پراپ تریدینگ به دانش و تجربه نیاز دارد، بنابراین بهتر است با مزایا و معایب آنها آشنا باشید و نقاط ضعف این الگوها را به خوبی بشناسید تا بتوانید بهترین نتیجه را از آنها بگیرید.
🔥 مزایای الگوهای هارمونیک در پراپ:
- پیشبینی حرکات احتمالی قیمت در آینده
- تعیین سطوح مهمی مثل حد ضرر و حد سود
- دقت بالاتر نسبت به الگوهای کلاسیک
- دارای قواعد مشخص بر مبنای نسبتهای فیبوناچی
- قابل استفاده در تایم فریمها و بازارهای مختلف
- امکان ترکیب با اندیکاتورهای تکنیکال
🛑 معایب الگوهای هارمونیک در پراپ:
- پیچیدگی بیشتر نسبت به الگوهای کلاسیک
- سختتر بودن کدنویسی و خودکارسازی تشخیص الگوها
- امکان دریافت سیگنالهای متناقض در تایم فریمهای مختلف
- ریسک به ریوارد پایین در الگوهای نامتقارن و کماعتبار
📊 مهمترین الگوهای هارمونیک در پراپ
در یک چارت قیمت ممکن است الگوهای هارمونیک مختلفی تشکیل شود که هر یک از آنها اطلاعات خاصی را درباره روند حرکت قیمت یا برگشت احتمالی آن در اختیار تریدرها قرار میدهند. آشنایی با الگوهای هارمونیک مهم و شناخت ویژگیهای اصلی آنها به شما کمک میکند تا راحتتر آنها را در نمودار قیمت تشخیص دهید و از آنها برای ترید کردن استفاده کنید.
مهمترین الگوهای هارمونیک در پراپ تریدینگ عبارتند از:
✔️ الگوی ABCD
الگوی ABCD (یا AB=CD) را میتوان سادهترین الگوی هارمونیک دانست. این الگو از سه حرکت و چهار نقطه تشکیل شده است. در این الگو، ابتدا یک حرکت شتابدار (AB) شکل میگیرد، سپس یک اصلاح قیمتی (BC) رخ میدهد و در نهایت، یک حرکت شتابدار دیگر (CD) در همان جهت موج AB انجام میشود.
برای تأیید این الگو میتوانید از ابزار فیبوناچی اصلاحی روی موج AB استفاده کنید. در حالت ایدهآل، موج BC باید دقیقاً تا سطح ۰.۶۱۸ فیبوناچی اصلاح کند. در این الگو، طول موج CD با طول AB برابر است و زمان حرکت قیمت از A به B نیز باید با زمان حرکت از C به D برابر باشد. برای ترید کردن با این الگو میتوانید در نزدیکی نقطه C وارد معامله شوید یا منتظر تکمیل الگو بمانید تا فرصت خرید یا فروش از نقطه D فراهم شود.
✔️ الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش به دلیل شباهت ظاهری آن به شکل خفاش با این نام شناخته میشود. این الگو که در سال ۲۰۰۱ توسط اسکات کارنی معرفی شد، به شناسایی ناحیه برگشت احتمالی قیمت (PRZ) کمک میکند. الگوی خفاش نسبت به الگوی ABCD یک موج و یک نقطه اضافی دارد که آن را X مینامیم. موج اولیه (XA) منجر به حرکت اصلاحی (BC) میشود و اگر اصلاح قیمت تا نقطه B دقیقاً ۵۰٪ از موج XA باشد، احتمالاً با الگوی خفاش مواجه هستید.
گسترش یا اکستنشن CD باید حداقل ۱.۶۱۸ برابر موج BC باشد و میتواند تا ۲.۶۱۸ برابر نیز برسد. اگر طول موج CD کمتر از BC باشد، الگو نامعتبر خواهد بود. نقطه نهایی D، که ناحیه PRZ را تشکیل میدهد، محدودهای است که میتوانید در آن، پوزیشن صعودی یا نزولی خود را در جهت برگشت قیمت باز کنید.
✔️ الگوی گارتلی (Gartley)
الگوی گارتلی که توسط اچ. ام. گارتلی معرفی شد، دو قانون کلیدی دارد:
- نقطه B باید دقیقاً در سطح ۰.۶۱۸ موج XA اصلاح کند.
- نقطه D باید در سطح ۰.۷۸۶ موج XA اصلاح کند.
این الگو شباهت زیادی به الگوی خفاش (BAT) دارد، چون حرکت XA منجر به اصلاح BC میشود. تفاوت اصلی دو الگو در این است که در الگوی گارتلی، نقطه B دقیقاً در سطح ۰.۶۱۸ فیبوناچی از موج XA قرار دارد. در الگوی گارتلی معمولاً نقطه X به عنوان حد ضرر و نقطه C به عنوان حد سود در نظر گرفته میشود.
✔️ الگوی پروانه (Butterfly)
الگوی پروانه توسط برایس گیلمور کشف شد. او از ترکیب نسبتهای فیبوناچی برای شناسایی اصلاحهای احتمالی قیمت استفاده کرد. این الگو یک الگوی بازگشتی است که از چهار موج تشکیل شده و نقاط آن به ترتیب X-A، A-B، B-C و C-D نامگذاری میشوند. مهمترین نسبت در این الگو، اصلاح ۰.۷۸۶ موج XA است که به تعیین نقطه B کمک میکند. این نقطه برای شناسایی ناحیه برگشت احتمالی قیمت (PRZ) اهمیت زیادی دارد.
✔️ الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ یکی دیگر از الگوهای معرفیشده توسط اسکات کارنی است. این الگو نیز ساختار X-A، A-B، B-C و C-D دارد و به تریدرها کمک میکند که در بالاترین سقفها یا پایینترین کفها وارد معامله شوند. مهمترین ویژگی این الگو، گسترش ۱.۶۱۸ موج XA است که ناحیه برگشت احتمالی قیمت (PRZ) را تعیین میکند.
در نسخه صعودی الگوی خرچنگ، اولین موج زمانی شکل میگیرد که قیمت بهصورت ناگهانی از نقطه X تا نقطه A افزایش مییابد. سپس موج AB بین ۳۸.۲٪ تا ۶۱.۸٪ موج XA اصلاح میکند. پس از آن، گسترش شدید موج BC در محدوده ۲.۶۱۸ – ۳.۱۴ – ۳.۶۱۸ رخ میدهد که یک ناحیه معتبر برای تکمیل الگو و احتمال بازگشت روند فعلی را مشخص میکند. در الگوی خرچنگ نزولی، ابتدا قیمت از نقطه X تا نقطه A کاهش مییابد، سپس یک افزایش جزئی اتفاق میافتد، به دنبال آن یک افت ملایم رخ میدهد و در نهایت قیمت با یک افزایش شدید به نقطه D میرسد.
✔️ الگوی خرچنگ عمیق (Deep Crab)
این الگو نسخه تغییریافتهای از الگوی خرچنگ معمولی است که دقت بیشتری دارد و نسبت ریسک به ریوارد بهتری برای تریدرها فراهم میسازد. تفاوت اصلی دو الگو در این است که اصلاح نقطه B باید دقیقاً ۰.۸۸۶ موج XA باشد و نباید از نقطه X فراتر برود. گسترش BC در این الگو میتواند بین ۲.۲۴ تا ۳.۶۱۸ متغیر باشد.
✔️ الگوی کوسه (Shark)
الگوی کوسه نیز توسط اسکات کارنی کشف شده است و از جهاتی به الگوی خرچنگ شباهت دارد. این الگو یک الگوی بازگشتی پنج موجی است که نقاط آن O، X، A، B و X نامگذاری شدهاند.
برای اینکه الگوی شارک یا کوسه تأیید شود، باید این قوانین فیبوناچی در آن برقرار باشد:
- موج AB باید بین ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ موج XA اصلاح کند.
- موج BC باید دقیقاً ۱۱۳٪ موج OX باشد.
- موج CD باید ۵۰٪ فیبوناچی اصلاحی موج BC را هدف قرار دهد.
در این الگو، تمامی معاملات بر اساس نقطه C انجام میشوند و نقطه D به عنوان تارگت سود در نظر گرفته میشود. الگوی کوسه به دلیل حرکات تندتر، معمولاً برای تریدرهایی مناسب است که به دنبال کسب سود از نوسانهای سریعتر بازار هستند.
🚀 نحوه ترید با الگوهای هارمونیک
برای استفاده از الگوهای هارمونیک در پراپ تریدینگ، باید ساختار الگوها را به دقت بشناسید و فقط زمانی بر مبنای آنها ترید کنید که دقیقاً با نسبتهای فیبوناچی همخوانی داشته باشند. تشخیص چشمی الگوها شاید در ابتدا دشوار به نظر برسد، اما با شناخت ساختار و ویژگیهای هر الگو و کمک گرفتن از ابزارهای فیبوناچی روی چارت، میتوان آنها را شناسایی کرد. البته ابزارهایی نیز برای شناسایی خودکار الگوهای هارمونیک توسعه داده شدهاند که میتوانید از آنها برای تأیید تحلیلهای خود کمک بگیرید.
مراحل کلی ترید با الگوهای هارمونیک عبارتند از:
1️⃣ مرحله اول: شناسایی نقاط اصلی الگو روی چارت
الگوهای هارمونیک از ۵ نقطه اصلی X، A، B، C و D تشکیل شدهاند که از اتصال این نقاط به یکدیگر، ۴ موج یا لگ (Leg) تشکیل میشود:
- موج XA: نشاندهنده اولین حرکت مهم قیمت
- موج AB: اصلاح حرکت XA
- موج BC: حرکت دوم قیمت در خلاف جهت AB
- موج CD: گام نهایی و تکمیلکننده الگو
در مرحله اول، هدف این است که بر اساس این نقاط و موجها، یک ساختار زیگزاگمانند را در چارت تشخیص دهید و پس از آن به سراغ بررسی سطوح فیبوناچی بروید.
2️⃣ مرحله دوم: استفاده از ابزارهای فیبوناچی برای اندازهگیری دقیق نسبتها
بعد از شناسایی شکل اولیه الگو، باید از ابزارهای فیبوناچی روی چارت برای تطبیق حرکات قیمت با نسبتهای مورد نظر استفاده کنید. هر الگوی هارمونیک، نسبتهای خاص خود را برای اصلاح یا گسترش دارد که بعضی از مهمترین آنها عبارتند از:
- نسبتهای اصلاحی: ۳۸.۲٪، ۵۰٪، ۶۱.۸٪ و ۷۸.۶٪
- نسبتهای گسترشی: ۱۲۷.۲٪ و ۱۶۱.۸٪
- نسبتهای پیشرفته (مانند الگوی خفاش و کوسه): ۸۸.۶٪ و ۱۱۳٪
برای تأیید این نسبتها باید نقاط X و A را به هم متصل و سپس بررسی کنید که آیا نقاط B، C و D در محدوده نسبتهای مورد نظر قرار دارند یا خیر. اگر نقاط کلیدی با سطوح مطابقت نداشته باشند، الگوی شما معتبر نیست و نباید بر اساس آن ترید کنید. در هر دو پلتفرم متاتریدر ۵ (MT5) و تریدینگ ویو (TradingView) ابزارهای فیبوناچی بهصورت رایگان ارائه میشوند و میتوانید از آنها برای مطابقت دادن نقاط کلیدی و سطوح فیبو استفاده کنید.
3️⃣ مرحله سوم: تأیید الگو با سایر اندیکاتورهای تکنیکال
زمانی که یک الگوی هارمونیک را شناسایی و آن را با نسبتهای فیبوناچی تأیید میکنید، باز هم باید آن را با سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مطابقت دهید و صرفاً به بررسی اولیه بسنده نکنید. با این کار، احتمال دریافت سیگنالهای کاذب و تشخیص اشتباه به حداقل میرسد.
بهترین اندیکاتورها برای تأیید الگوهای هارمونیک عبارتند از:
- شاخص قدرت نسبی (RSI): شناسایی نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش
- مکدی (MACD): تأیید تغییرات مومنتوم و بازگشت روند
- میانگینهای متحرک (SMA/EMA با دورههای ۵۰ و ۲۰۰): تعیین جهت کلی روند
- اندیکاتورهای حجم: افزایش حجم در نزدیکی نقطه D میتواند بازگشت قیمت را تأیید کند
4️⃣ مرحله چهارم: انتظار برای تأیید قیمت قبل از ورود به معامله
بعد از اینکه یک الگوی هارمونیک را شناسایی و تأیید کردید، بهتر است منتظر تأیید پرایساکشن در ناحیه برگشت احتمالی (PRZ) بمانید. این ناحیه همان جایی است که سطوح فیبوناچی تلاقی پیدا میکنند و سیگنال برگشت احتمالی قیمت صادر میشود.
برای تأیید برگشت احتمالی قیمت در ناحیه PRZ میتوانید از این روشها کمک بگیرید:
- الگوهای کندلی: به دنبال الگوهای برگشتی مانند پین بار، دوجی یا کندلهای انگلف باشید.
- شکست خط روند: شکست یک خط روند کوتاهمدت در PRZ میتواند احتمال برگشت را تقویت کند.
- بررسی تایمفریمهای پایینتر: برای تأیید برگشتها میتوانید از تایم فریمهای پایینتر مثل ۱۵ دقیقه و یک ساعته نیز استفاده کنید.
📝 جمعبندی
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) در واقع زیرمجموعهای از تحلیل تکنیکال به حساب میآیند که از نسبتهای فیبوناچی برای شناسایی روندهای بازار و تشخیص برگشتهای احتمالی آن استفاده میکنند. به دلیل استفاده از نسبتهای ریاضی، این الگوها معمولاً دقت بیشتری نسبت به الگوهای کلاسیک دارند. تشخیص الگوهای هارمونیک در چارت به تمرین و تجربه زیادی نیاز دارد. برای استفاده بهینه از این الگوها در پراپ تریدینگ بهتر است علاوه بر تشخیص آنها در چارت، از ابزارها و روشهای تحلیلی دیگر از جمله اندیکاتورهای تکنیکال کمک بگیرید و دقت سیگنالهای دریافتی خود را بالاتر ببرید.
❓ سؤالات متداول
-
🔹 الگوهای هارمونیک چه کاربردی در پراپ تریدینگ دارند؟
▫️ این الگوها با استفاده از نسبتهای فیبوناچی به شناسایی دقیقتر نقاط ورود و خروج کمک میکنند. در نتیجه، تأثیر زیادی در مدیریت سرمایه و کنترل ریسک معاملات تریدرهای پراپ دارند و به افزایش سود بالقوه آنها کمک میکنند.
-
🔹 تفاوت الگوهای کلاسیک و هارمونیک چیست؟
▫️ الگوهای کلاسیک بر اساس شکل کلی نمودار قیمت و سطوح حمایت و مقاومت کار میکنند، اما الگوهای هارمونیک از نسبتهای دقیق فیبوناچی برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده میکنند و ساختارهای ریاضی دقیقتری دارند.
-
🔹 الگوهای هارمونیک در چه بازارهایی قابل استفادهاند؟
▫️ الگوهای هارمونیک مختص یک بازار خاص نیستند و میتوانید از آنها در تمام بازارهای مالی از جمله فارکس، کریپتو، سهام، شاخصها و غیره استفاده کنید.