ترید با استراتژی پرایس اکشن

پرایس اکشن در ترید: استراتژی ساده و کارآمد

پرایس اکشن یکی از روش‌های ساده و در عین حال قدرتمند برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است که محبوبیت زیادی در میان تریدرها و تحلیلگران دارد. تریدرها با استفاده از پرایس اکشن در ترید، حرکت قیمت را در یک بازه زمانی مشخص مطالعه و بررسی می‌کنند تا بتوانند سرنخ‌هایی درباره حرکت بعدی بازار به دست بیاورند.. پرایس اکشن مختص یک بازار مالی خاص نیست و به جز فارکس و پراپ تریدینگ در بازارهایی مثل سهام،  کالا، کریپتو و غیره نیز کاربرد دارد. در این مقاله به بررسی استراتژی پرایس اکشن در ترید می‌پردازیم و با کاربردهای آن در تحلیل بازارهای مالی آشنا می‌شویم. تا پایان مطلب با ما همراه باشید.

خلاصه مطلب مخفی

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن (Price Action) به معنای تحلیل و بررسی رفتار قیمت در طول زمان است. به عبارت دیگر در روش تحلیل پرایس اکشن، تریدرها و تحلیلگران سعی می‌کنند به‌جای استفاده از اندیکاتورها یا ابزارهای سنتی تحلیل تکنیکال، خود قیمت را مستقیماً بررسی کنند و از تغییرات و حرکات آن در طول زمان برای پیش‌بینی روند بازار کمک بگیرند. بر خلاف تحلیل تکنیکال کلاسیک که عمده تمرکز آن روی استفاده از اندیکاتورها و محاسبات ریاضی روی تاریخچه قیمت است، استراتژی پرایس اکشن فقط به نمودار یا چارت قیمت توجه می‌کند.

یکی از دلایل سادگی پرایس اکشن همین موضوع است که برای انجام آن نیازی به اندیکاتورها و ابزارها یا اطلاعات پیچیده‌ای نیست و با استفاده از یک چارت کندل استیک و خطوط حمایت و مقاومت می‌توان تمام بازارها را تحلیل کرد. با توجه به کاربرد پرایس اکشن در بازارهای مختلف و قابل فهم بودن آن برای اغلب تریدرها، این روش یکی از محبوب‌ترین روش‌های تحلیل تکنیکال در میان تریدرها به حساب می‌آید.

 

اصول پایه‌ای پرایس اکشن

ایده اصلی پرایس اکشن این است که رفتار قیمت، تمام اطلاعات و اتفاقات بازار را بازتاب می‌دهد و با درک صحیح آن می‌توان حرکت بعدی بازار را پیش‌بینی کرد. در واقع تحلیلگران پرایس اکشن معتقدند که از احساسات تریدرهای عادی تا تصمیمات شرکت‌های بزرگ و بانک‌های مرکزی، همگی در رفتار قیمت قابل مشاهده‌اند، به همین دلیل برای بررسی این عوامل فقط کافیست رفتار قیمت را روی چارت مطالعه کنیم. پرایس اکشن در استراتژی‌های پلن A پراپ تریدینگ SGB نیز کاربرد دارد و بسیاری از تریدرها برای انجام معاملات خود از آن کمک می‌گیرند.

مهم‌ترین اصولی که در پرایس اکشن از آن‌ها برای تحلیل قیمت استفاده می‌شود عبارتند از:

 

کندل استیک‌ها

کندل استیک‌ها

شمع‌های ژاپنی یا کندل استیک‌ها (Candlestick) یکی از مهم‌ترین ابزارهای پرایس اکشن محسوب می‌شوند که به کمک آن‌ها می‌توان اطلاعات ارزشمندی را از بازار استخراج کرد. هر کندل به تنهایی نشان می‌دهد که قیمت در یک بازه زمانی مشخص چه رفتارهایی داشته است. برای مثال اگر یک کندل با بدنه کوچک اما سایه بلند تشکیل شود، به آن پین‌بار (Pin Bar) می‌گویند و می‌تواند نشان از برخورد قیمت با یک سطح حمایت یا مقاومت قوی باشد.

علاوه بر این، مشاهده کندل‌ها در کنار هم باعث ایجاد الگوهایی می‌شود که بر اساس آن‌ها می‌توان حرکات آینده قیمت را پیش‌بینی کرد. برای مثال، زمانی که بازار در روند نزولی قرار دارد و یک کندل صعودی قوی به طور کامل بدنه کندل نزولی قبل از خود را پوشش می‌دهد و در اصطلاح آن را انگالف یا انگلف (Engulf) می‌کند، الگوی Bullish Engulfing شکل می‌گیرد. این الگو می‌تواند یکی از نشانه‌های تغییر روند از نزولی به صعودی باشد.

 

روندها

تشخیص روند (Trend) یکی از مهارت‌های ضروری برای تحلیل بازار است و در پرایس اکشن نیز کاربردهای زیادی دارد. به‌طور کلی قیمت همیشه در یکی از روندهای صعودی، نزولی و خنثی یا Range قرار دارد و در هر یک از این حالت‌ها می‌توان انتظارات متفاوتی از رفتار آینده آن داشت. تا زمانی که نشانه‌ای از تضعیف یا تغییر روند دیده نشود، تریدرها باید به معامله در جهت روند ادامه دهند. زمانی که احتمال برگشت روند مطرح می‌شود، تریدرها با استفاده از الگوهای پرایس اکشن به دنبال نقاط ورود یا خروج بهینه برای معاملات خود می‌گردند تا بتوانند حداکثر سود را از تغییر روند ببرند.

 

سطوح حمایت و مقاومت

سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance) در روش‌های تحلیلی مختلف از جمله پرایس اکشن کاربرد زیادی دارند. این سطوح نشان‌دهنده قیمت‌های مهم برای تریدرها هستند، چرا که اغلب آن‌ها خرید یا فروش‌های خود را حول این سطوح تنظیم می‌کنند و بر اساس واکنش قیمت نسبت به آن‌ها، درباره تریدهای بعدی خود تصمیم می‌گیرند.

سطحی که قیمت با برخورد به آن تمایل به توقف ریزش و برگشت به سمت بالا را داشته باشد، سطح حمایتی نامیده می‌شود. در این ناحیه معمولاً خریداران وارد بازار می‌شوند و قیمت را به سمت بالا می‌کشند. سطحی که قیمت در آن روند صعودی خود را متوقف می‌کند یه به سمت پایین برمی‌گردد، یک سطح مقاومتی است و به دلیل ورود فروشندگان، احتمال برگشت روند و ریزش قیمت را افزایش می‌دهد.

 

نواحی عرضه و تقاضا

نواحی عرضه و تقاضا (Supply and Demand Zones) شاید در ظاهر شبیه به سطوح حمایت و مقاومت باشند، اما ماهیت آن‌ها با هم متفاوت است. نواحی عرضه و تقاضا در واقع یک محدوده قیمتی (و نه یک قیمت مشخص) هستند که می‌توانند تغییرات قابل توجهی در روند و حرکت قیمت ایجاد کنند. در این نواحی معمولاً سفارش‌های خرید و فروش زیادی وجود دارد به تغییر رفتار قیمت کمک می‌کنند.

ناحیه‌ای که تعداد زیادی پوزیشن لانگ یا سفارش خرید در آن قرار دارد ناحیه تقاضا و ناحیه‌ای که سفارش‌هیا فروش در آن زیاد است، ناحیه عرضه نامیده می‌شود.

 

شکست‌ها و بازگشت‌های قیمت

در پرایس اکشن، نقاط شکست (Breakout) و بازگشت (Reversal) قیمت اهمیت زیادی دارند و می‌توانند نشانه‌های مهمی از تغییر روند را در خود داشته باشند. شکست قیمت زمانی رخ می‌دهد که قیمت با قدرت از یک سطح حمایتی یا مقاومتی مهم عبور می‌کند. معمولاً بعد از شکست سطوح حمایت یا مقاومت، یک برگشت کوتاه یا پولبک (Pullback) رخ می‌دهد و خریداران یا فروشندگان جدید از آنجا وارد بازار می‌شوند.

برگشت قیمت نیز مربوط به زمانی است که قیمت با یک سطح حمایت یا مقاومت برخورد می‌کند، اما قدرت لازم برای شکستن آن را ندارد و روند حرکت خود را برعکس می‌کند. بازگشت قیمت در پرایس اکشن معمولاً با ترکیبی از روش‌ها (مثلاً مشاهده یک الگوی کندلی برگشتی در نزدیکی یک سطح حمایت یا مقاومت) تأیید می‌شود و تریدرها از آن برای ورود به معامله جدید یا خروج از معاملات باز خود استفاده می‌کنند.

 

روش‌های مختلف ترید با پرایس اکشن

پرایس اکشن یک شیوه کلی برای بررسی رفتار قیمت محسوب می‌شود و به مرور زمان، هرکس به سبک و سیاق خود از آن برای تحلیل بازار استفاده کرده است. در نتیجه، شیوه‌های مختلفی از ترید با پرایس اکشن ایجاد شده است که هر یک از آن‌ها هواداران و مخالفان خود را دارند. مبنای کلی این روش‌ها شبیه به یکدیگر است، اما هر یک از آن‌ها از نگاه متفاوتی به بازار نگاه می‌کنند و اصول و اصطلاحات خاص خود را برای صحبت درباره رفتار قیمت دارند. در ادامه با مهم‌ترین سبک‌های ترید با پرایس اکشن به‌طور خلاصه آشنا می‌شویم.

 

پرایس اکشن عرضه و تقاضای سم سیدن

ترید با پرایس اکشن

ترید با پرایس اکشن عرضه و تقاضا بر دو عنصر اصلی تمرکز دارد: ناحیه عرضه و ناحیه تقاضا. علاقه‌مندان به این سبک معتقدند که تنها این دو عنصر در نمودار قیمت ضروری هستند و رفتار قیمتی در بین آن‌ها تعیین کننده خواهد بود. برخلاف تحلیل تکنیکال کلاسیک، قیمت افقی است و بر اساس خطوط روند مورب تعیین نمی‌شود.

سر آغاز سبک عرضه و تقاضا در فارکس را می‌توان سم سیدن دانست. سم سیدن یکی از کارگزاران بورس کالای شیکاگو در آمریکا بود. او از طریق شغل خود به اطلاعات مهمی در مورد فعالیت‌های خرید و فروش افراد، بانک‌ها و موسسات مالی دسترسی پیدا کرد. با استفاده از این اطلاعات، او یک سیستم معاملاتی ایجاد کرد که مناطق انباشت سفارشات انجام‌نشده را بر اساس حرکت قیمت و تاریخچه بازار شناسایی می‌کند. این مناطق به مناطق عرضه و تقاضا معروف هستند.

یکی از ویژگی‌های کلیدی ترید با پرایس اکشن سم سیدن، توانایی آن در تشخیص تغییرات در روندهاست. او معتقد است که نگاه کردن به بازار به عنوان یک کل، به ویژه در تایم فریم‌های بالاتر، برای شناسایی روندهای اصلی قیمت و نواحی عرضه و تقاضا بسیار مهم است. در سبک معاملاتی سم سیدن که به پرایس اکشن عرضه و تقاضا معروف است، تحلیل و آنالیز چارت صرفا بر اساس نمودار قیمت است و از هیچ گونه اندیکاتور یا ابزاری استفاده نمی‌شود.

 

نواحی عرضه و تقاضا چگونه ایجاد می‌شوند؟

نواحی عرضه و تقاضا زمانی شکل می‌گیرند که تریدرهای بزرگ (مانند بانک‌ها و مؤسسات مالی) اقدام به خرید یا فروش گسترده می‌کنند. تریدرهای خرد تأثیر چندانی بر این فرآیند ندارند و معمولاً سفارش‌های بزرگ در چند مرحله اجرا می‌شود تا از تغییرات شدید قیمت جلوگیری شود.

  • ناحیه عرضه (Supply Zone): منطقه عرضه زمانی ایجاد می‌شود که تریدرهای بزرگ، سفارش‌های فروش خود را ارائه می‌کنند. این سفارش‌ها به حجم زیادی از دارایی نیاز دارند و دارایی‌های خرده‌فروشان برای تکمیل این سفارش‌ها کافی نیست، بنابراین سفارش‌ها به صورت مرحله‌ای اجرا می‌شوند و به دنبال آن قیمت کاهش می‌یابد.
  • ناحیه تقاضا (Demand Zone): این ناحیه در واقع عکس ناحیه عرضه است و زمانی شکل می‌گیرد که خریداران بزرگ، سفارش‌های خود را در چندین مرحله تکمیل می‌کنند. این نواحی به نقاطی جذاب برای ورود تبدیل شده و معمولاً موجب افزایش قیمت می‌شوند.

 

روش وایکوف در ترید با پرایس اکشن

روش وایکوف در پرایس اکشن

روش وایکوف یکی از ابداعات ریچارد وایکوف (Richard Wyckoff) بود که تأثیر زیادی بر تحلیل تکنیکال امروزی گذاشته است. او به همراه داو، گان، الیوت و مریل یکی از بنیانگذاران تحلیل تکنیکال محسوب می‌شود. وایکوف این روش را برای بازار سهام طراحی کرد اما در حال حاضر در بازارهای دیگری مثل فارکس نیز کاربرد دارد. او معتقد بود که تریدرهای خرده‌فروش باید بازار را همان‌طور که بازیگران بزرگ و سازندگان بازار می‌بینند، تحلیل کنند.

این روش دیدی منطقی از بازار ارائه می‌دهد و می‌تواند به کاهش واکنش‌های احساسی تریدرها کمک کند. بر اساس دیدگاه وایکوف، پول هوشمند و بازیگران بزرگ با ثبت سفارش‌های خود، قیمت‌ها را به سمت دلخواه هدایت می‌کنند و مسیر این پول‌ها را می‌توان با بررسی الگوهای گرافیکی ردیابی کرد.

 

اصول و ویژگی‌های روش وایکوف

برای ترید با پرایس اکشن وایکوف سه قانون کلی وجود دارد:

  • عرضه و تقاضا: قیمت‌ها در پاسخ به تغییرات بین عرضه و تقاضا حرکت می‌کنند.
  • علت و معلول: تفاوت‌های بین عرضه و تقاضا پس از دوره‌های آماده‌سازی (انباشت یا توزیع) ایجاد می‌شود.
  • تلاش و نتیجه: حرکت قیمت‌ها نتیجه تلاشی است که با حجم معاملات قابل مشاهده است.

 

علاوه بر این، وایکوف ایده «مرد نامرئی» را برای ساده سازی تحلیل بازار معرفی کرد. او پیشنهاد می‌کند که سرمایه‌گذاران و تریدرها باید بازار را زیر سلطه‌ی کنترل مرد نامرئی ببینند. مرد نامرئی نماینده سرمایه‌گذاران بزرگ در بازار است و معمولا برخلاف جهت سرمایه‌گذاران خرد رفتار می‌کند.

به گفته وایکوف، چرخه بازار شامل چهار مرحله است:

  • انباشت: بازیگران بزرگ دارایی‌ها را خریداری می‌کنند.
  • روند صعودی: پس از کاهش فروش، قیمت‌ها افزایش می‌یابند.
  • توزیع: دارایی‌ها فروخته می‌شوند.
  • روند نزولی: عرضه بیشتر از تقاضا شده و قیمت‌ها کاهش می‌یابد.

 

سبک آر تی ام (RTM)

روش آر تی ام در پرایس اکشن

 

سبک آر تی ام (Read The Market یا به طور خلاصه RTM) یکی دیگر از سبک‌های ترید با پرایس اکشن است که بر اساس آن، باید با خواندن چارت بتوانید حرکت بعدی بانک‌های بزرگ را پیش‌بینی کنید و با آن‌ها همگام شوید. روش آر تی ام در آکادمی‌ ایف میانته (If Myante) توسعه یافت و در زمان کوتاهی توجه عده زیادی از تریدرهای سراسر جهان را به خود جلب کرد. صاحب‌نظران این سبک معتقدند که مؤسسات مالی بزرگ بازارسازی می‌کنند و سفارش‌های بزرگ خود را در نواحی خاصی پنهان می‌سازند. این نواحی در سبک RTM به عنوان نقاط تصمیم‌گیری شناخته می‌شوند.

در ترید با پرایس اکشن سبک RTM شما به عنوان یک تریدر باید تاریخچه‌ی قیمت را تا روزها، هفته‌ها و حتی سال‌های قبل آنالیز کنید تا دید جامعی از سفارش‌های به جا مانده از بانک‌های بزرگ داشته باشید. در این سبک پرایس اکشن، قیمت در نواحی یا زون‌های خاصی به نام فلگ لیمیت (Flag Limit) حرکت می‌کند. فلگ لیمیت‌های کوچک که در تایم فریم‌های پایین تشکیل می‌شوند، مسئول کنترل قیمت در تایم فریم بالاتر هستند و به عنوان نواحی عرضه و تقاضا عمل می‌کنند.

مهم‌ترین مزایای ترید با پرایس اکشن آر تی ام عبارتند از:

  • نمایش بهتر نواحی عرضه و تقاضا در مقایسه با سایر روش‌ها
  • امکان تحلیل و آنالیز بازار در تایم فریم‌های مختلف
  • امکان تحلیل تمام بازارهای مالی
  • تمرکز بر شناسایی نقاط اصلی ورود و خروج در بازار
  • دارای ریسک به ریوارد منطقی و مناسب

 

سبک آی سی تی (ICT) در ترید با پرایس اکشن

روش ای سی تی در پرایس اکشن

 

مایکل‌ هادلستون بنیانگذار سبک آی سی تی (Inner Circle Trader یا به‌طور خلاصه ICT) و یک تریدر با بیش از ۲۰ سال تجربه در بازارهای مالی است. سبک ICT او یک رویکرد منحصر به فرد است که قیمت را با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب می‌کند تا دید جامعی از بازار ایجاد کند. ترید با پرایس اکشن سبک ICT یک استراتژی معاملاتی پرکاربرد در بازارهای مالی به ویژه فارکس است و بر شکار نقدینگی تمرکز دارد. تریدرهایی که از روش ICT استفاده می‌کنند، به دنبال فرصت‌هایی برای ترید در مناطقی از بازار هستند که نقدینگی پایینی دارند یا سایر تریدرها فعالیت کمتری دارند.

روش ICT از ناکارآمدی‌ها و ضعف‌های بازار و سود حاصل از حرکت‌های کوچک قیمت که ممکن است مورد توجه سایر تریدرها قرار نگیرد، سود می‌برد. به عبارت دیگر، سبک ICT رفتار فعالان بازار را بررسی و از آن برای تعیین مناطقی استفاده می‌کند که خرید و فروش‌های جعلی انجام می‌شود. این موضوع به تریدرهای کوچک کمک می‌کند تا مطابق با رفتار بازارسازان عمل کنند و در تله‌های بازار نیفتند.

 

ساختار بازار در سبک ICT

در روش ترید با پرایس اکشن ICT باید به دنبال سطوح و قیمت‌ها در نمودارهای قیمتی باشید که در آن پول هوشمند وارد بازار می‌شود و رفتار و آینده دارایی را تحلیل می‌کند. ساختار بازار در سبک ICT به چهار دسته تقسیم می‌شود:

  • تثبیت (Consolidation): تثبیت زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت وارد یک محدوده معاملاتی شود و تمایلی به حرکت به سمت بالاتر یا پایین‌تر نداشته باشد.
  • اصلاح (Retracement): در این مرحله قیمت به محدوده تثبیت خود برمی‌گردد.
  • انبساط (Expansion): انبساط یا گستردگی زمانی رخ می‌دهد که قیمت به سرعت از یک سطح ثبات حرکت کند، که نشان دهنده تمایل بازارسازها برای آشکار کردن یک الگوی قیمت گذاری مجدد است. در این مرحله معمولاً یک اُردر بلاک (Order Block) تشکیل می‌شود.
  • بازگشت (Reversal): در این مرحله قیمت در جهت مخالف حرکت کرده و چرخه را کامل می‌کند.

 

روش اسمارت مانی در پرایس اکشن

ترید با اسمارت مانی

پول هوشمند اسمارت مانی (Smart Money یا به‌اختصار SMC) در گذشته به قماربازان حرفه‌ای اطلاق می‌شد که به اطلاعات داخلی و محرمانه‌ای دسترسی داشتند. امروزه، این اصطلاح برای سرمایه‌گذاران و تریدرهای خبره‌ای به کار می‌رود که سرمایه خود را به‌موقع و با استراتژی مناسب وارد بازار می‌کنند و در نتیجه، سود زیادی به دست می‌آورند.

استراتژی پول هوشمند مبتنی بر این باور است که بازیگران بزرگ (مانند بانک‌های مرکزی و مؤسسات مالی) استراتژی‌های پیشرفته‌ای دارند و تأثیر قابل‌توجهی بر بازار می‌گذارند. این بازیگران جدا از تریدرهای خرد عمل کرده و تحرکات قدرتمندی در بازار ایجاد می‌کنند. در روش اسمارت مانی نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward Ratio) و وین ریت (Winrate) بهبود قابل توجهی پیدا می‌کند و تأثیر احساسات تریدرها در معاملات کمتر می‌شود.

 

روش‌های کسب اطلاعات اسمارت مانی در بازار

برای شناسایی پول هوشمند یا اسمارت مانی در سبک SMC چندین روش وجود دارد:

  • شناسایی روندها: ساده‌ترین روش برای تشخیص اسمارت مانی، شناسایی روندهای صعودی و نزولی قیمت از طریق تشخیص کف‌ها و سقف‌های قیمتی است.
  • تحلیل گردش مالی: افزایش غیر عادی حجم معاملات بدون وجود اخبار اقتصادی یا اطلاعات عمومی یکی از نشانه‌های حضور بازیگران بزرگ در بازار است.
  • تحلیل قیمت: با تجزیه و تحلیل قیمت جفت ارزهای فارکس یا سهام شرکت‌ها می‌توان اطلاعات زیادی درباره اسمارت مانی به دست آورد و از آن‌ها برای تصمیم‌گیری بهتر استفاده کرد.

 

جمع‌بندی

پرایس اکشن یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال است که به دلیل سادگی، شفافیت و کارایی بالا مورد توجه بسیاری از تریدرها قرار گرفته است. این روش بر درک عمیق رفتار قیمت و تصمیم‌گیری بر اساس داده‌های خام بازار تأکید دارد. استفاده از پرایس اکشن نیازمند تمرین، تجربه و تسلط بر اصول پایه‌ای آن است. از آنجا که هر تریدر سبک و رویکرد متفاوتی دارد، روش‌های مختلفی برای کار با پرایس اکشن توسعه یافته است که هر کدام می‌توانند برای شرایط خاص بازار مفید باشند.

 

سؤالات متداول

–          مزیت پرایس اکشن نسبت به سایر روش‌ها چیست؟

سادگی، شفافیت، انعطاف‌پذیری و درک بهتر روان‌شناسی بازار از مهم‌ترین مزایای پرایس اکشن در مقایسه با سایر روش‌های تحلیل است.

 

–          آیا پرایس اکشن برای تمام بازارها قابل استفاده است؟

بله. پرایس اکشن مختص بازار فارکس یا پراپ تریدینگ نیست و با یادگیری آن می‌توانید بازارهای مختلف را به کمک آن تحلیل کنید.

 

–          برای یادگیری پرایس اکشن چقدر زمان لازم است؟

بستگی به تمرین و تجربه شما دارد و نمی‌توان زمان دقیقی را برای این موضوع مشخص کرد.

 

–          آیا پرایس اکشن بهتر از اندیکاتورهاست؟

بستگی به سبک تحلیل و ترید شما دارد و حتی می‌توانید از ترکیب آن‌ها نیز برای تحلیل دقیق‌تر بازار استفاده کنید.

 

–          آیا پرایس اکشن برای مبتدیان مناسب است؟

بله. البته معمولاً توصیه می‌شود که پیش از یادگیری روش‌های پیشرفته‌تر پرایس اکشن، ابتدا اصول تکنیکال کلاسیک را یاد بگیرید تا بعداً راحت‌تر متوجه مزایای پرایس اکشن و نقاط قوت آن نسبت به روش‌های کلاسیک شوید.

 

–          برای پرایس اکشن چه ابزارهایی لازم است؟

ابزار اصلی مورد استفاده در پرایس اکشن، چارت قیمت و الگوهای کندلی است و در کنار آن‌ها می‌توان از خطوط روند یا سطوح حمایت و مقاومت نیز کمک گرفت.

 

–          کدام تایم فریم برای پرایس اکشن بهتر است؟

کاملاً به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. تایم فریم‌های بالاتر معمولاً سیگنال‌های قابل اعتمادتری دارند، اما ممکن است بعضی روش‌ها از تایم فریم‌های پایین استفاده کنند و نتیجه خوبی بگیرند. بنابراین یک جواب مطلق برای این سؤال وجود ندارد و برای هر تریدر متفاوت است.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (1 votes, average: 5,00 out of 5)
loadingLoading...

One thought on “پرایس اکشن در ترید: استراتژی ساده و کارآمد

  1. Mahdi si میگوید:

    در استراتژی پرایس اکشن چطور می‌تونیم تفاوت بین یک شکست روند واقعی و شکست روند فیک رو تشخیص بدیم؟ آیا حجم معاملات هم می‌تونه در این شناسایی کمک‌ کنه؟
    ممنون از اطلاعات خوبتون.

    • عرفان میگوید:

      سلام مهدی جان
      بله، حجم معاملات نقش مهمی داره. در شکست‌های واقعی، حجم معمولاً افزایش پیدا می‌کنه، در حالی‌که در شکست‌های فیک حجم معاملات کمتره.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یازده − شش =