سبک آر تی ام در ترید چیست و چطور با آن معامله کنیم؟

خواندن استراتژی بانک های بزرگ و همراه شدن در معاملات با آنان. شاید این بزرگترین آرزو هر تریدری باشد،اما اکنون سبک‌ پرایس اکشن آر تی ام این رویا را به حقیقت تبدیل کرده است.تحلیل تکنیکال به معنی آنالیز چارت و کندل های قیمتی است، اما آیا میتوان تنها با استفاده از نوسانات قیمت و بدون هیچ ابزاری، دست بانک ها را خواند و در سود آنها شریک شد؟ در ادامه با  سبک آر تی ام و تمام  پیچیدگی‌هایش بیشتر آشنا می شویم.

استراتژی آر تی ام در پرایس اکشن

همه چیز از پرایس اکشن و نواحی عرضه و تقاضا شروع می شود، در استراتژی آر تی ام تحلیلی، معامله گران ریشه ی حرکات قیمت را نواحی عرضه و تقاضا می دانند. زمانی که قیمت ارزان باشد خریداران وارد می شوند و تقاضا به شدت افزایش می یابد، همچنین اگر بازاریان قیمت را گران بدانند، عرضه افزایش می یابد و قیمت کاهش خواهد یافت. ریچارد وایکوف اولین تحلیلگری بود که به صورت کامل پرایس اکشن عرضه و تقاضا را مطرح کرد.

از دیدگاه او بازار شامل یک چرخه ی متوالی بود و در تایم فریم های مختلف این چرخه تکرار می شد. سپس سم سیدن دیدگاه جدیدی را وارد دنیای تحلیل تکنیکال کرد. پرایس اکشن سم سیدن، تحلیل های کلاسیک و مبتنی بر ابزارها را زیر سوال برد و تنها بر پایه ی نمودار قیمت و سفارشات خرید و فروش بود. اما RTM از کجا آمد؟ برای پاسخ به این سوال باید بگوییم که در نهایت آقای ایف میانته و شاگردانش مفهوم جدیدی را وارد دنیای تحلیل تکنیکال کردند که RTM= Read The Market نام گرفت.

بازار خوانی در فارکس با سبک آر تی ام

سبک آر تی ام بر پایه ی سفارشات پنهان بانک های بزرگ شکل گرفته است. البته باید گفت در استراتژی آر تی ام تا حد زیادی از مفهوم (مرد پنهان) ریچارد وایکوف الهام گرفته شده است.وایکوف سرمایه داران و نهادهای اقتصادی کلان که در اصل بازارگردانی می کنند را مرد پنهان نامید. در سبک RTM ، تریدرها به دنبال محدوده های سفارشات هستند که بانک های بزرگ یا همان مرد پنهان در چارت مخفی کرده است. البته در استراتژی آر تی ام این سازمان های اقتصادی بزرگ را Big Boys نام گذاشتند. برای درک مفهوم استراتژی آر تی ام باید فاکتورهای مهمی را یاد بگیرید، اما میتوان مفهوم اصلی آن را با یک مثل به این صورت گفت:

فرض کنید بانک های بزرگ  میخواهند در جفت ارز EURUSD وارد یک پوزیشن لانگ یا همان خرید شوند. در این صورت بهترین روش این است که در قیمت ارزان وارد پوزیشن خرید شوند. اما در این قیمت ها تمام بازار خریدار هستند و سهم زیادی را نمیتوان در قیمت های پایین خرید. پس باید دست به کاری زد تا معامله گران خرد و سایز بانک های کوچک در قیمت های ارزان تبدیل به فروشنده شوند. اگر این نهاد اقتصادی بخواهد در قیمت 1.010 پوزیشن اصلی خود را قرار دهد، ابتدا باید برای حرید خود بازارسازی کند و یک سناریو اساسی بچیند. برای این کار، زمانی که قیمت در 10.20 قرار دارد اقدام به خرید گسترده می کند و باعث بالا رفتن جزئی قیمت می شود.

سپس  زمانی که قیمت دوباره افت کرد برای بار دوم و سوم همین کار را در محدوده ی 1.020 انجام می دهد تا یک ناحیه  حمایت جعلی یا همان Fake zone ایجاد شود. این استراتژی در سبک آر تی ام باعث می شود که معامله گران بر روی این ناحیه حساب باز کنند و در این قیمت خریدار شوند. اکنون زمان مهم برای بانک اصلی فرا رسیده تا به خریداران خیانت کند و ناحیه ی حمایت را نابود کند.

زمانی که قیمت به این ناحیه برسد، بانک بزرگ اقدام به فروش گسترده می کند تا قیمت پایین بیاید. در این حالت خریداران که ناحیه ی حمایت مطمئن خود را از دست داده اند، اقدام به فروش می کنند تا ضرر کمتری را تجربه کنند. زمانی که قیمت به 1.010 کاهش پیدا کرد، قیمت ارزان است و همه ی بازار در کمال تعجب فروشنده هستند. در این حالت بانک بزرگ  تمام قد خریدار می شود و معامله گران خرد هرچه دارند با قیمت پایین به مرد پنهان می فروشند. پس از اتمام عرضه قیمت دوباره بالا خواهد رفت، اما اکنون قدرت در دست بانک بزرگ است و می تواند در قیمت های بالاتری سهمش را نقد کند.

این حالت برای فروش هم رخ می دهد و بانک بزرگ سعی دارد تا در قیمت های گران که بازاریان عمدتا فروشنده هستند، آنها را متمایل به خرید کند و در گران ترین قیمت ها سهمش را به سرمایه داران خرد بفروشد این استراتژی خلاصه ی مفهومی است که  تحلیلگران برجسته ی سبک آر تی ام به شما یاد می دهند.

نکته: 

در سبک آر تی ام معامله گران سعی می کنند نقاط فیک و جعلی که بانک های بزرگ میسازند را پیدا کنند. البته این کشف به تنهایی کارساز نیست و معامله گران باید نقطه ی درست یا همان نقطه ی تصمیم گیری DP: Decision Point را در جای درست خود بیابند. 

نقطه ی تصمیم گیری در همان محدوده ای است که بانکهای بزرگ سفارشات اصلی خود را پنهان کرده اند. شاید کمی سخت بنظر برسد اما تحلیلگران پرایس اکشن  در فارکس ، پیشرفت های چشمگیری در این راه داشته اند.

در سبک RTM ،  نواحی قیمتی به زون های مختلف تقسیم می شوند که که تنها برخی از آنها حاوی سفارش هستند و زمانی که قیمت از یک ناحیه ی سفارش دار خارج شود تا ناحیه‌ی بعدی بدون توقف ادامه خواهد داشت. البته باید گفت تا زمانی که قیمت سفارشات پنهان ناحیه ی خود را تکمیل نکند، در آینده به این ناحیه ی خالی بازخواهد گشت تا آن را به اصطلاح بردارد و سفارشات را تکمیل کند.

اینگلف در استراتژی RTM

اینگلف یا همان نفوذ مبحث مهمی در آر تی ام است.

زمانی که قیمت در یک باکس سفارش نفوذ کند، حتی به صورت جزیی ، به معنی شکستن سفارشات این ناحیه می باشد و سیگنال مهمی را به معامله گران می دهد. فرض کنید قیمت در حال کاهش است و ناحیه ی سفارش اصلی در قیمت 1.010 می باشد، زمانی که قیمت به این ناحیه  رسید و به آن نفوذ کرد و تا قیمت 1.09 رسید،یعنی تصمیم بر شکست سفارش گرفته شده و قیمت بالا خواهد رفت تا سفارش فروش بانک های بزرگ را بردارد و در حرکت بعدی که به این ناحیه می رسد، به سادگی از آن عبور خواهد کرد و تا قیمت های پایین تر و ناحیه ی سفارش پایینتر ادامه می یابد.

همیشه به چپ نگاه کنید، راه حل در گذشته ی قیمت است

در سبک آر تی ام، معامله گران از هیچ ابزار و اندیکاتوری برای شناسایی نقاط مهم و حاوی سفارش استفاده نمی کنند و تنها گذشته ی قیمت را چک می کنند. از دیدگاه این تحلیلگران، سفارشات مدت ها پیش در نقطه ی مهم خود جای گرفته اند، حتی اگر چندین سال قبل باشد. زمانی که قیمت حتی پس از سالها به این ناحیه برسد، واکنش نشان خواهد داد و چه بسا برای تکمیل این سفارش قیمت به این ناحیه برگشته باشد.

استراتژی آر تی ام از استراتژی های ترید و تحلیلی پیچیده در بازار فارکس می باشد و برای تسلط کامل به این سبک باید تمرین زیادی داشته باشید . در نظر بگیرید برای کسب سود از بازار مالی، یادگیری پرایس اکشن آر تی ام به تنهایی کافی نیست و باید مدیریت ریسک و سرمایه  را در معاملات خود رعایت کنید.