مدیریت ریسک یکی از مهارتهای کلیدی و مورد نیاز تریدرهاست که نقش مهمی در حفظ سرمایه و کسب سود مستمر از پراپ تریدینگ ایفا میکند. اگر استراتژیهای معاملاتی یک تریدر سودده باشند اما ریسک معاملات خود را به درستی کنترل نکند، خیلی زود حساب پراپ خود را از دست خواهد. در پراپ تریدینگ به دلیل دسترسی به سرمایه بزرگتر و رعایت قوانین پراپ فرم، نیاز به مدیریت ریسک نیز بیشتر میشود. به همین دلیل در این مقاله به بررسی اصول ضروری مدیریت ریسک در پراپ تریدینگ میپردازیم و با رایجترین اشتباهات تریدرها در مدیریت ریسک پراپ تریدینگ آشنا میشویم.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک به مجموعه استراتژیها و تکنیکهایی اطلاق میشود که با هدف کاهش خطرات معاملاتی و جلوگیری از ورود ضررهای غیرقابل جبران به سرمایه، طراحی شدهاند. در بازارهای مالی، ریسک عمدتاً ناشی از رویدادهای پیشبینیناپذیر یا عوامل نامطلوبی است که میتوانند به از دست رفتن سرمایه منجر شوند.
در بازار فارکس، افزون بر نوسانات دائمی قیمتها، متغیرهای کلان اقتصادی مانند تغییرات نرخ بهره، گزارشهای مالی، یا اخبار سیاسی نیز رفتارهای غیرمنتظره در قیمت ایجاد میکنند و سطح ریسک معاملات را افزایش میدهند. اهمیت مدیریت ریسک در حوزههایی مانند پراپ تریدینگ و فارکس به حدی است که بدون آن دستیابی به سودآوری پایدار تقریباً غیرممکن میشود.
در پراپ تریدینگ، سرمایه ارائهشده توسط شرکت تنها تا زمانی در دسترس تریدر باقی میماند که محدودیتهای تعیینشده برای حداکثر ضرر مجاز (دراداون) رعایت شود. مدیریت ریسک نه تنها از این سرمایه در برابر ریسکهای غیرضروری محافظت میکند، بلکه با بهینهسازی فرصتهای معاملاتی، زمینه را برای کسب حداکثر سود ممکن فراهم میسازد. این فرآیند، ترکیبی از تحلیل دقیق بازار، نظم عملیاتی و کنترل روانشناختی است که موفقیت بلندمدت در فضای پرتلاطم معاملات را تضمین میکند.
اصول کلیدی مدیریت ریسک در پراپ تریدینگ
در پراپ تریدینگ به دلیل ترید کردن با سرمایه پراپ فرم، ریسک معاملات شما بسیار کمتر از ترید با سرمایه شخصی است، اما این به معنای نادیده گرفتن مدیریت ریسک نیست. برعکس، در پراپ تریدینگ باید توجه بیشتری به مدیریت ریسک داشته باشید تا از قوانین افت سرمایه و ریسک مجاز پراپ فرم تخطی نکنید و حساب و سرمایه را از دست ندهید.
مهمترین اصول مدیریت ریسک پراپ تریدینگ عبارتند از:
تعیین حد ضرر (Stop Loss)
حد ضرر یا استاپ لاس اولین و مهمترین ابزاری است که باید برای کنترل ریسک معاملات خود از آن استفاده کنید. قرار دادن حد ضرر علاوه بر اینکه مقدار ضرر احتمالی معاملات شما را به حداقل میرساند، جلوی تصمیمات احساسی شما را میگیرد و اجازه نمیدهد که معاملات خود را بیش از حد باز نگه دارید. اگر برای معاملات خود استاپ لاس قرار ندهید و معامله وارد ضرر شود، ممکن است از نظر روانی پذیرش ضرر برای شما دشوار باشد و نتوانید معامله خود را در زمان مناسب ببندید. همچنین ممکن است موجودی حساب شما از دراداون مجاز پراپ فرم عبور کند و باعث از دست رفتن حساب شود.
تعیین حد ضرر معمولاً به سبک تحلیل و استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. بسته به اینکه تحلیل شما در چه تایم فریمی و با چه شیوهای انجام شود، مقدار حد ضرر متفاوت خواهد بود و نمیتوان یک مقدار استاندارد برای آن مشخص کرد. نقطه ورود شما به معامله و نسبت ریسک به ریوارد نقش مهمی در تعیین حد ضرر شما دارند و باید استاپ لاس را به نحوی تعیین کنید که در صورت ضررده شدن چندین معامله پیاپی، ضرر کلی شما در یک سطح قابل قبول باقی بماند و در بلندمدت باعث از دست رفتن سرمایه شما نشود.
نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward Ratio)
ریسک به ریوارد یا ریسک به پاداش، نسبتی است که مشخص میکند در ازای یک مقدار ریسک مشخص در یک ترید، چه مقدار سود نصیب شما خواهد شد. برای مثال اگر میگوییم نسبت ریسک به ریوارد یک ترید ۱:۲ (یک به دو) است، یعنی هر مقداری که روی سرمایه خود ریسک کنیم، سود احتمالی ما ۲ برابر آن خواهد بود. مثلاً وقتی حد ضرر معامله ما ۳۰۰ دلار و حد سود قابل انتظار ما ۶۰۰ دلار است، نسبت ریسک به ریوارد این معامله ۱:۲ خواهد بود. یعنی اگر حد ضرر ما زده شود، ۳۰۰ دلار ضرر میکنیم و اگر قیمت به حد سود ما برسد، ۶۰۰ دلار سود نصیب ما خواهد شد.
نسبت ریسک به ریوارد در استراتژیهای معاملاتی مختلف متفاوت است و باید در کنار وین ریت (Winrate) سنجیده شود. در واقع ریسک به ریوارد و وین ریت باید به نحوی تنظیم شوند که برآیند کلی معاملات شما سودآور شود. مثلاً اگر وین ریت شما ۵۰ درصد است و از هر دو ترید شما یکی از آنها سودآور میشود، باید ریسک به ریواردی بالاتر از ۱:۱ داشته باشید تا معاملات شما در نهایت به سود برسد.
ریسک / وین ریت | ۲۰ درصد | ۳۰ درصد | ۴۰ درصد | ۵۰ درصد | ۶۰ درصد |
۱:۱ | ضررده | ضررده | ضررده | سربهسر | سودآور |
۱:۲ | ضررده | ضررده | سودآور | سودآور | سودآور |
۱:۳ | ضررده | سودآور | سودآور | سودآور | سودآور |
۱:۴ | سربهسر | سودآور | سودآور | سودآور | سودآور |
۱:۵ | سودآور | سودآور | سودآور | سودآور | سودآور |
مقدار ریسک چگونه تعیین میشود؟
با قرار دادن حد ضرر برای معاملات، مقداراحتمال زیان را تعیین میکنیم.برای مثال در یک اکانت فاند 10,000$ اگر بر روی یک معامله حد ضرر ما 300 دلار باشد.در اصل ما 3 درصد از اکانت یا همان 300 دلار را در این پوزیشن ریسک کرده ایم. اگر حد سود ما 600 دلار باشد، ارزش خطر بر روی این معامله بیشتر میشود و زمانی که حد سود کمتر میشود، ارزش ریسک بر روی معامله هم پایینتر میآید. این مسئله را به عنوان ریسک به ریوارد هم میشناسیم.یعنی برای ریوارد یا همان پاداش 600 دلاری ما 300 دلار ریسک کردهایم که یک ریسک به ریوارد 1:2 را به ما میدهد.
معاملهگرانی که ریسک بیشتری میکنند، در اصل شانس بازدهی بیشتری خواهند داشت. برای مثال در همین شرایط اگر تریدر مورد نظر 400 دلار ریسک کند، پاداش و سودی که در یک معامله با ریسک به ریوارد 1:2 دریافت میکند800 دلار میباشد.
پس ریسک بیشتر بازدهی برای معاملهگر به ارمغان میآورد و به همین منوال ریسک کمتر بازدهی کمتری برای معاملهگر خواهد داشت. افزایش ریسک در برخی موارد میتواند برای معاملهگر بهتر باشد. اما در شرایط مشابه اگر معاملهی ما ضررده باشد،معاملهگری که ریسک کمتری داشته است برنده خواهد بود.
تامین سرمایه برای ترید شاید برای برخی از معاملهگران دشوار باشد و ریسک نابه جا بر روی سرمایه جبران ناپذیرتلقی شود. در اصل ریسک مانند یک شمشیر دولبه میماند که اگر آن را کنترل نکنیم دچار ضررهای زیادی خواهیم شد و اگر بتوانیم آن را درست مدیریت کنیم به سود سرشاری دست مییابیم.
مدیریت ریسک به معنی کاهش آن نمیباشد و ما باید بدانیم در چه زمانی احتمال زیان معامله را کاهش دهیم و در چه زمانی بیشتر ریسک کنیم تا پاداش خود را از بازار دریافت کنیم. به یاد داشته باشیم ما برای کسب سود در بازار فعالیت میکنیم و اگر از ریسک بترسیم، پاداش و جایزه ای دریافت نخواهیم کرد.
در برخی از موارد کاهش حجم معامله یک حرکت اشتباه در شطرنج سوددهی میباشد و باعث میشود که از بازار جا بمانیم.
سه وجه اصلی مدیریت ریسک
1- اجتناب از خطر
به معنی ریسک صفر میباشد.در این حالت معاملهگر هیچگونه خطری را متقبل نمیشود و منتظر یک موقعیت بهتر میماند. زمانی که بازار در حالت ناپایدار قرار میگیرد و یا خبرهای مهمیدر راه هستند، بهتر است از مخاطره اجتناب کنیم.
2- پذیرش ریسک
در این حالت معاملهگر تمامی جنبههای پوزیشن خود را ارزیابی کرده و آمادگی کامل را برای انجام معامله دارد. حتی اگر بازار در خلاف جهت پوزیشن هم پیش برود همچنان معاملهگر بر روی پوزیشن خود تاکید دارد و در بازار باقی میماند. پذیرش ریسک در زمانی قابل قبول است که که معاملهگر برای معاملات خود حد ضرر مطمئن قرار دهد.
3- کاهش یا تقسیم ریسک
شما میتوانید ریسک معاملهی خود را به صورت سیستماتیک تقسیم کنید. برای مثال پوزیشن خود را به سه پوزیشن با حجمهای ⅓ ازمعاملهی اصلی تقسیم کنید و تارگت سودهای کم، متوسط و زیاد برای معاملهی خود قرار دهید.
در این صورت اگر بازار سود کمی به شما داد، معامله ای که تارگت کمی دارد بسته شده است و سود حاصل ازآن میتواند ضرر دو معاملهی دیگر را پوشش دهد.از طرف دیگر در صورت پیش رفتن بازار در جهت معاملهی شما، با داشتن پوزیشن با تارگت سود بیشتر، سود حاصل از آن را دریافت خواهید کرد واز بازار جا نمیمانید. این روش یکی از سیاستهای تقسیم و کاهش خطر میباشد که شما میتوانید در معاملات خود به کار ببرید.
روش هایی برای مدیریت درست ریسک
1- سرمایهی خود را ریسک نکنید!
منطقی است که بگوییم بهترین راه برای آسیب نزدن به سرمایهی شما این است که سرمایهی خود را در بازار قرار ندهید. اما چگونه میتوانیم بدون خطر بر روی سرمایه، کسب سود کنیم؟
پراپ تریدینگ میتواند به عنوان یک شریک مالی برای شما این امر را محقق سازد. سرمایه گذار برتر به عنوان اولین و معتبر ترین پراپ تریدینگ ایران، سابقهی درخشانی از پرداخت سود و پشتیبانی کاربران دارد. شما میتوانید با پرداخت درصد کمیاز سرمایهی خود، یک اکانت فاند دریافت کنید و با پاس شدن در دو مرحله از چالش وارد مرحلهی ترید با سرمایهی واقعی شوید. در مرحله ی ریل شما 80 درصد از سود اکانت خود را دریافت میکنید.
2- دفاع یا حمله؟ هر دو گزینه روی میز است
فرض کنید در یک موقعیت معاملاتی، مقداری از بالانس اکانت خود را ریسک کرده اید و بازار در خلاف جهات معاملهی شما حرکت میکند؛ در این حالت چه تصمیمی میگیرید؟
بسیاری از معاملهگران آمادهی پذیرش ضرر نیستن و شاید معاملهی خود را ببندند تا ضرر کمتری را متوجه اکانت خود کنند و در اصل از بالانس خود دفاع میکنند. برخی دیگر از معاملهگران همچنان به کسب سود از این پوزیشن معاملاتی امیدوارند و حجم بیشتری از بالانس خود را وارد معامله میکنند و گزینهی حمله را انتخاب میکنند. اما کدام مورد راه درستی را پیش میبرند؟ برای پاسخ به این سوال باید بازار را با دقت بالایی تحلیل کنیم.
معاملهی مورد نظر باید در جهت روند بازار باشد، همچنین ما باید حد سود و ضرر منطقی برای پوزیشن خود داشته باشیم و اخبار بازار حاکی از پیشرفت قیمت در جهت معاملهی ما باشد. در این شرایط منطقیست که به معاملهی خود ایمان داشته باشیم و میزان ریسک خود را بالاتر ببریم. اما اگرشرایط بازار به شیوهی دیگری باشد، بهتر است که گزینهی دفاع را انتخاب کنیم و تا حد ممکن خطر معامله را پایین بیاوریم.
3- شهود و احساسات جایی در مدیریت ریسک ندارند
عدم توانایی کنترل احساسات در معاملات نشان دهندهی ضعف معاملهگر میباشد. در بازار فارکس ، قیمتها بر اساس اخبار اقتصادی و آمار بانکهای مرکزی تغییر میکنند و باید آگاه باشیم که ما برای بازار قانونگذاری نمیکنیم و در صورتی که در خلاف جهت پیشبینی مارفتار میکند باید خود را با ذات بازرا وفق دهیم.
در نظر داشته باشید بسیاری از معاملهگران دچار اعتماد به نفس کاذب میشوند و در برخی از شرایط ریسک بیش از حدی را به اکانت خود وارد میکنند که نتیجهی آن ضررهای زنجیره ای میباشد. برای رهایی از این حالت باید احساسات خود را کنترل کنیم و قبل از معامله بر روی کاغذ قوانین خود را مرور کنیم تا در زمانی که استرس بالایی در بازار حاکم است بتوانیم تصمیم درستی بگیریم.
4– مدیریت مالی مختص به خود را داشته باشیم
باید به این نکته توجه کنیم که هر فردی تحمل مخاطره متفاوتی نسبت به بقیهی معاملهگران دارد و باید نسبت به روحیات و روانشناسی خود یک برنامهی مدیریت ریسک و سرمایه طراحی کنیم.
نسخه ای که برای دوست معاملهگر شما مفید واقع شده است شاید برای شما کارساز نباشد.اگر شما توانایی مدیریت احساسات خود در ریسکهای بالا را ندارید بهتر است با ریسک پایین کار کنید.زیرا برای هر تریدر مهمترین فاکتور، سلامت روانی و عقلی خود میباشد و اگر بر خلاف میل خود در بازار عمل کنیم، دچار شک و اشتباه خواهیم شد.
نتیجهگیری
مدیریت ریسک در پراپ تریدینگ به عنوان ستون فقرات موفقیت در بازارهای مالی پویا و پرنوسان شناخته میشود. این مقاله نشان داد که تلفیق استراتژیهای مبتنی بر داده، نظیر تعیین دقیق حد ضرر (Stop Loss)، تنوعبخشی هوشمند به سبد معاملات و استفاده محتاطانه از اهرم (Leverage)، همراه با تحلیلهای فنی و بنیادی، میتواند احتمال زیانهای غیرمنتظره را به حداقل برساند. علاوه بر این، توجه به عوامل روانشناختی و آموزش مستمر معاملهگران در کنترل هیجانات و پایبندی به برنامههای از پیش تعیینشده، نقش تعیینکنندهای در کاهش خطاهای انسانی دارد.
در نهایت، مدیریت ریسک اثربخش نه تنها به عنوان سپری در برابر زیانهای سنگین عمل میکند، بلکه بستری برای بهینهسازی سودآوری و تضمین پایداری فعالیتهای معاملاتی در بلندمدت فراهم میآورد. با تکیه بر رویکردهای علمی، فناوریهای پیشرفته و تقویت فرهنگ ریسکپذیری مسئولانه، پراپ تریدینگ میتواند در عین حفظ ثبات، به فرصتی تبدیل شود که همسو با اهداف رشد و نوآوری سازمانها گام بردارد. آینده این حوزه در گروی ادغام هرچه بیشتر دانش مالی، تحلیل داده و انضباط عملیاتی است تا در میان امواج متلاطم بازارهای جهانی، مسیری ایمن و سودآور ترسیم کند.